Quantcast
Channel: گنجشك خيس
Browsing latest articles
Browse All 135 View Live

Article 1

... خانه پدری رفت. من دیگر به جایی متعلق نیستم. دیگر کسی بالای پله ها منتظرم نیست. دیگر توی اتاق پدرم چایی خوشرنگ نمی خورم. یک دوره از زندگی من کاملا تمام شد. انگار که ماند زیر تلی از خاک و خاطره. پدر...

View Article



Article 0

... می خواهم سرم را روی شانه هایت بگذارم و بخوابم. خسته ام و هیچ چیز جز حضور تو آرامم نمی کند. تو کجایی؟

View Article

Article 7

... گمان می‌کردم آنکه دوستم دارد حتی اگر غرق در تاریکی‌ام باشم دوستم خواهد داشت حتی اگر پر از زخم باشم حتی اگر قادر به دوست داشتن خودم نباشم او با وجود همه این‌ها دوستم خواهد داشت... اما نه، هیچکس خود...

View Article

Article 6

... خودم را نظاره می‌کنم و به وحشت می‌افتم. هرگز خود را اینگونه مجروح زخم‌های لاعلاج ندیده بودم. هر بار می‌گویم این بار آخر است. این رویی که زندگی نشانت می‌دهد روی خوب است و دیگر قرار است روال روی خوبی...

View Article

Article 5

... ندیدی جانم از غم ناشکیباست؟

View Article


Article 4

... اندوه من اندوه گيل گمش است – بدان هنگام كه به خاك بي شفقت باز آمد.- بر گستره ي خاك شبح ناك ما هر انساني آدم ابوالبشر است. جهان با او آغاز مي شود و با او به پايان مي رسد. هلاليني از سنگ ميان بعد و...

View Article

Article 3

... من به تن دردم نیست ‏یک تبِ سرکش، ‏تنها پکرم ساخته و دانم این را که چرا ‏و چرا هر رگِ من از تنِ من سفت و سقط شلاقی‌ست ‏که فرود آمده سوزان ‏دم به دم در تنِ من. ‏تن من یا تن مردُم، همه را با تن من...

View Article

Article 2

... زندگی سخت‌تر از توان من شده. هرگز اینقدر عاجز و غمگین نبودم. حس می‌کنم قلبم تبدیل شده است به یک تکه آهن. نفس‌هایم دردناک شده و اشک امانم را بریده. خسته‌ام. خسته و ناتوان.

View Article


Article 1

... کاش بال داشتم...

View Article


Article 0

... حال مرا هر کس که می پرسد بگو خوب است! اشکش روان، اندوه جاری، زخم‌ ها کاری ست... دهلوی پ.ن: - بروم یک جای دور، خیلی خیلی دور

View Article
Browsing latest articles
Browse All 135 View Live




Latest Images